تصورات و تخیلات در دوران کودکی بسیار قوی است، بطوریکه گاه آنها نمی توانند تفاوت بین تخیل و واقعیت را متوجه بشوند. گاه این تصورات درباره اتفاقات و رخدادهای منفی و دلهره آور است که می تواند باعث ترس و نگرانی کودک شود. آنها درخلوت با خود میاندیشند: اگه تو اتاق دختری که دیشب مامان قصه ش رو گفت، هیولا بوده، پس ممکنه تو اتاق من هم هیولا باشه.
تاریکی شب، سکوت و جدا شدن از پدر و مادر درهنگام خواب نیز می تواند این تصورات منفی و ترس آور را تشدید کند. به همین دلیل کودکی که در روز به تنهایی در اتاقش بازی می کنند، شب هنگام حاضر نیست به تنهایی در اتاقش بخوابد.
به ترس کودک چه واکنشی نشان بدهیم؟
هرگز کودکتان را برای ترسش مسخره نکنید، تحقیرش نکنید یا برایش دلیل منطقی نیاورید. این کارها به او نشان میدهد شما خطری را که از نظر او بسیار واقعی است، درک نمیکنید. به علاوه، مسخره کردن باعث میشود که عزت نفسش را از دست بدهد.
به ترس کودک خود اهمیت بدهید. اجازه بدهید
در مورد آن حرف بزند. هرگز نگویید بچههای بزرگ نمیترسند. سعی کنید
با تصورات او پیش بروید؛ یعنی اگر اصرار دارد که
یک غول در کمد لباسهایش است، کمد را باز کنید و آن را بگردید. حتی میتوانید یکی از
عروسکهای مورد علاقهاش را به عنوان محافظ خود انتخاب کنید یا به کودکتان جملات خاصی
یاد بدهید که با آن غول را ناپدید کند.
تشویق را هم فراموش نکنید، زمانی که کودکتان بر
ترسش غلبه میکند را بسیار بزرگ کنید. اگر او تمام شب را در حالی که چراغ خاموش است
در تختش گذرانده باشد، یک جشن کوچک بگیرید یا یک هدیه کوچک را در عوض برایش آماده کنید.
برای کم کردن ترس کودک چه کار کنیم؟
1. علت اصلی ترس کودک را باید شناخت: برای مثال، پدر و مادر می توانند نسبت به رفتارها و رویدادهای روزانه فرزند خود حساس باشند و تغییرات محیطی او را اعم از خانه، مدرسه و دوستانش مورد بررسی قرار دهند، حتی می توانند علایق و انگیزه های جدید او را بشناسند.
2. زمان خواب کودک را می توان با تداعی های خوش و آرامش بخش همراه ساخت. برای مثال مسواک زدن، شب بخیر گفتن، پوشیدن لباس خواب، شنیدن داستانی ساده و یا خاطره ای از دوران کودکی می تواند دلهره و اضطراب کودک را کاهش دهد.
3. با روشن نگه داشتن یک چراغ کم نور و یا چراغ خواب می توان اتاق کودک را از تاریکی محض درآورد. دقت داشته باشیم، چراغ خواب را جایی قرار دهیم که نور آن موجب سایه وسایل اتاق بر روی دیوار نشود، زیرا کودکان با خیال پردازی های خود سایه ها را به صورت اشباح و موجودات خیالی تجسم می کنند و در مواردی نیز استفاده از یک چراغ قوه کوچک که کودک بتواند آن را زیر بالش خود بگذارد، به او آرامش خیال می دهد.
4. بعد از آن که چراغ اتاق را خاموش کردیم، چند دقیقه نزد کودک بمانیم و درباره روزی که گذارنده است با او صحبت کنیم.
اگر کودک عادت دارد که نیمه های شب از خواب بیدار شود هیچ گاه او را به اتاق دعوت نکنیم زیرا ترک چنین عادتی دشوار و سخت است.
5. زمانی که کودک وحشت زده از خواب می پرد، سعی نکنیم با انتقاد و یا سرزنش کودک را مورد تحقیر قرار دهیم، بلکه صبورانه نسبت به ترس کودک و منشاء آن کنجکاوی به خرج دهیم و از او بخواهیم در صورت تمایل درباره ترسش و یا موجوداتی که در خواب دیده است صحبت کند زیرا از این طریق ترس و وحشت کودک کاهش می یابد و راحت تر می تواند به مقابله با آن بپردازد.
6. گاهی انجام برخی بازی ها و سرگرمی ها در تاریکی می تواند موجب کاهش ترس کودک از تاریکی بشود. به عنوان مثال پدر و مادر می توانند جلوی نور شمع به سایه بازی با انگشتان بر روی دیوار بپردازند و یا در تاریکی جایشان را تغییر دهند و از کودک بخواهند آنها را پیدا کند. هدف از انجام این بازی ها این است که کودک به تاریکی عادت کند و در یابد که اشیاء در تاریکی هیچ تفاوتی یا زمانی که هوا روشن است نمی کنند.