پریسا قیاسی

روانشناس کودک و مشاور فرزندپروری

پریسا قیاسی

روانشناس کودک و مشاور فرزندپروری

پریسا قیاسی
پریسا قیاسی
========
روانشناس و روان درمانگر ویژه کودک
مدرس دوره های فرزندپروری (PMT)
مدیر آموزشی خانه کودک مامیران
========
شماره های تماس:
02144227943 - 02144227944
آدرس خانه کودک مامیران :
تهران، بلوار مرزداران، خیابان سپهر، خیابان زاگرس غربی پلاک 33
========
اینستاگرام : mumiran.ir @
کانال تلگرام : mumiran @
سایت : www.mumiran.ir

۴۲ مطلب با موضوع «روش های تربیت کودک» ثبت شده است

عصبانیت پدر و مادر


متاسفانه تعداد زیادی از بچه هایی که به خاطر مشکلات اضطرابی مثل وسواس، ناخن جویدن، لکنت زبان، شب ادراری و حتی مشکلاتی مثل اعتماد به نفس پایین، ناسازگاری با همسالان و مشکلات یادگیری در مدرسه به مرکز مشاوره مراجعه می کنند، بعد از چند جلسه مشاوره متوجه می شم که ریشه اضطراب ها و نگرانی های بچه، عصبانیت های شدید و داد زدن پدر یا مادره.

برای یه بچه، خونه ش امن ترین تقطه دنیا است و پدر و مادر قابل اعتماد ترین افراد هستند. ولی وقتی این افراد قابل اعتماد هرزگاهی، خونه امن بچه رو با فریادهای بلندشون میلرزونند، بچه احساس بی پناهی بهش دست می ده. اونوقته که اضطراب و ترس تو وجود بچه ریشه می کنه.

اکثر ما تصورمون از خشونت، کتک زدن بچه است. ولی داد زدن، خشم شدید، تحقیر کردن، مسخره کردن و بی محلی و قهر های طولانی همه نوعی خشونت علیه کودکانه.

بهتره با تمرین مهارت های کنترل خشم، در شرایط پر تنش خودمون رو کنترل بکنیم و از طرف دیگه هم با یادگیری مهارت های فرزند پروری، به جای دعوا کردن و داد و بیداد سر بچه ها، از روش های موثرتر و بهتری برای کنترل رفتارهای اونا استفاده کنیم.

بازی درمانی

در کنار درمان های اصلی اختلال بیش فعالی-نقص توجه ، که توسط متخصصان تجویز می شه، در اینجا هم چند راهکار ساده رو بهتون معرفی می کنم که می تونه از طریق بازی، سطح توجه و تمرکز این کودکان رو افزایش بده.

البته این بازی ها مخصوص بچه های بیش فعال نیست و همه والدین می تونند این بازی ها رو توی خونه با بچه هاشون انجام بدن.

=================================

1. برگ کاغذ

برای افزایش تمرکز در خوب گوش دادن و نوشتن دیکته، در کودکانی که این اختلال را دارند،میتوانیم از این بازی استفاده کنیم. به این ترتیب که یک برگه کاغذ جلوی دهان مان می گیریم و کلمه ای را به آرامی می گوییم و از کودک بخواهیم آن کلمه را به ما بگوید. دلیل کاغذ گرفتن جلوی دهان، جلوگیری از لب خوانی کودک است.

 

 2. لیوان آب

یک لیوان آب سرخالی به کودک می دهیم و از او می خواهیم مسافت حدود یک متر را با این لیوان برود و برگردد و مواظب باشد که آب از لیوان نریزد.


 3. فوت کردن شمع

 از کودک می خواهیم شمعی را که روشن کرده ایم فوت کند، بدون خاموش شدن شعله … یعنی فقط شعله شمع حرکت کند ولی خاموش نشود. این بازی هم ممکن است مثل بازیهای دیگر برای بچه ها سخت باشد، ولی کودک شما با تمرین و تشویق موفق به انجامش می شود

  

4. راه رفتن روی جدول

 با کودک خود به کوچه بروید و از او بخواهید مسافتی را روی جدول کنار کوچه یا خیابان راه برود و دست های خود را باز نگه دارد.

 

5. توپ تخم مرغی

 یک توپ تخم مرغی را روی میزی به طول تقریبا یک متر بگذارید. خود شما در یک طرف میز و کودک تان سمت دیگر میز بنشینید و این توپ را با کمک فوت کردن به سمت مقابل هدایت کنید؛ طوری که توپ به جای دیگری نرود و اگر هم رفت، با کمک فوت آن را به مسیر درستش برگردانید.

=================================

معمولا بچه ها خیلی زود از انجام این بازی ها خسته می شوند که این خستگی را می توانیم با شاد کردن محیط بازی و فشار نیاوردن به کودک کمتر کنیم. ممکن است کودک وقتی می خواهد برای اولین بار این بازی ها را انجام دهد، متوجه توضیحات شما نشود و حوصله اش برود و اشتیاقی به بازی پیدا نکند. در این شرایط بهتر است شما اول این بازی را انجام دهید تا برای کودک قابل فهم شود. می توانیم از فرزندان دیگر در خانه یا دوستان کودک مان یاری بگیریم و به صورت نوبتی این بازی ها را انجام دهیم.

  

- سارا عطاریان، کارشناس ارشد مشاوره

بیش فعالی


بر خلاف اون چیزی که اکثر افراد تصور می کنند، علامت اصلی تشخیص بیش فعالی، جنب و جوش و فعالیت زیاد نیست. نام اصلی این مشکل، «اختلال بیش فعالی-نقص توجه» هست و مهم ترین مشکل این کودکان، عدم تمرکز و مشکل در توجه کردن به یک موضوع خاص هست.

بچه ای که دچار این مشکل هست، علیرغم اینکه خیلی پر تحرک و پر جنب و جوشه، معمولا کارهای خیلی پرخطری رو انجام می ده و به عواقب کارهاش توجهی نمی کنه. حتی ممکنه گاهی به دیگران هم آسیب بزنه. نشونه دیگه این اختلال اینه که معمولا وقتی صداش می کنیم، متوجه نمی شه. وقتی ازش کاری رو می خوایم، یا خوب متوجه نمی شه و یا اینکه به سرعت فراموش می کنه. هیچ کاری رو تا آخر انجام نمی ده و از هر چیزی خیلی زود خسته می شه.

این بچه ها با اینکه هوش خوبی دارند، ولی در مدرسه موفق نیستند و نمره های پایینی می گیرند. دلیل این نمره ها هم اینه که بچه نمی تونه به حرف های معلم توجه کنه و یاد بگیره.

علت اصلی این اختلال هنوز کاملا مشخص نشده ولی چیزی که مشخصه اینه که رفتارهای این بچه ها به خاطر مشکلیه که دارند و نوع تربیت پدر و مادر، باعث ایجاد این نوع رفتارها نیست.
درمان هایی که الان برای این بچه ها انجام می شه:

این کودکان هرچه سریعتر مشکلشون تشخیص داده بشه و درمانشون شروع بشه، کمتر آسیب می بینند و خانواده هم کمتر دچار مشکل می شن.

  • درمان دارویی، که نوع و مقدار اون رو روانپزشک تعیین می کنه
  • نوروفیدبک که می تونه در افزایش توجه و تمرکز کودک موثر باشه
  • رفتار درمانی و آموزش والدین برای کنترل رفتارهای نا مناسب کودک، که لازمه توسط متخصص دوره دیده انجام بشه
  • بازی درمانی که هم می تونه تو مراکز کاردرمانی انجام بگیره و هم به والدین آموزش داده بشه تا توی خونه با بچه تمرین کنند.

نکته مهم اینکه ، تشخیص نهایی این بیماری صرفا توسط روانشناس یا روانپزشک متخصص که آموزش های لازم رو دیده باشه، انجام می شه. پس لطفا به هر بچه شیطونی بیش فعال نگید.

نکته دیگه اینکه مراحل درمان و نوع درمان مناسب برای هر کودک با کودک دیگه فرق داره و لازمه متخصص مربوطه این رو تشخیص بده.

استفاده کودکان از تبلت

امروزه اکثر بچه ها حتی بچه های سه یا چهار ساله، از والدینشون می خوان که براشون گوشی هوشمند یا تبلت بخرند. این درخواست در نوجوان ها شدت می گیره و گاه به دعوا و کشمکش کشیده می شه.

پدر و مادر از یک طرف مضرات و مشکلات ناشی از این وسیله رو می دونند و از طرف دیگه هم نمی تونند در مقابل خواسته های بچه شون کوتاه بیان. به خصوص وقتی که می بینند که بچه های اقوام و دوستان همگی گوشی دارند و کمی نگران می شند که نکنه بچه شون سرخورده بشه یا از نظر یادگیری عقب بمونه.

چیزی که مسلمه اینه که نمی شه بچه رو از این وسیله به طور کامل محروم کرد، ولی استفاده از اون باید شرایط خاصی داشته باشه که باعث آسیب و مشکلات بعدی نشه:

اول اینکه، برای بچه های زیر هجده سال گوشی یا تبلت شخصی نخرید. خیلی بهتره که علاوه بر گوشی خودتون یه تبلت هم بخرید و به فرزندتون بگید که می تونه گاهی از تبلت شما استفاده کنه. با این روش هم می تونید زمان استفاده از تبلت رو کنترل کنه و هم روی فعالیت های فرزندتون نظارت داشته باشید.

 دوم، بازی ها و برنامه های مناسب رو خودتون براش نصب کنید

سوم، در زمان بازی بچه های کوچک با گوشی، اتصال به اینترنت رو قطع کنید

برای بچه های بزرگ تر، درباره شرایط استفاده از اینترنت توضیح بدید. براشون توضیح بدید که نباید با افراد غریبه در شبکه های اجتماعی صحبت کنند و یا عکس و فیلم خودشون رو براشون بفرستند. لازمه اونا بدونند که هر کسی در فضای مجازی ممکنه اون شخصی نباشه که داره خودشو معرفی می کنه.

در ضمن خیلی بهتره که وای فای فقط ساعات مشخص و محدودی در طول شبانه روز روشن باشه و ترجیحا ساعت 9 شب تا 9 صبح اونو خاموش کنید. (لازمه این قانون رو خودتون هم رعایت کنید)

چهارم، به نوجوان ها توضیح بدید که قرار دادن عکس های شخصی  و خانوادگی در اینترنت صحیح نیست و می تونه مشکلاتی برای اونا پیش بیاره. از طرف دیگه در محیط های بیرون از خونه مثلا در پارک، عکس های زیبا و با کیفیتی از فرزندتون بگیرید تا در شبکه های اجتماعی بگذاره.

پنجم، بچه رو با بازی ها و فعالیت های مناسب سرگرم کنید تا بهانه بازی با گوشی رو نگیره

ششم، خودمون زمان حضور در شبکه های اجتماعی رو محدود کنیم و در مقابل بچه ها تا حد امکان گوشیمون رو در جایی دور از خودمون قرار بدیم. می تونیم در جای خاصی مثلا گوشه اپن آشپز خونه مکانی برای قرار دادن گوشی ها در نظر بگیریم و به محض ورود به خونه گوشیمون رو اونجا بگذاریم. این رفتار ما می تونه الگوی مناسبی برای بچه باشه.

در پایان ، توصیه می کنم در فضاهای مجازی با بچه ها همراه باشیم و اونها رو ساعت ها با گوشی هوشمند تنها نگذاریم. تجسس و جاسوس بازی هم در نیاریم ولی اگه متوجه اشتباهی از طرف بچه شدیم بدون سرزنش و دعوا، بهش توضیح بدیم که چرا رفتارش اشتباه بوده و چه مشکلاتی ممکنه براش پیش بیاره.

نقاشی کودک روی دیوار

دختر سه ساله ام تو اتاقش داشت نقاشی می کشید، با خودم فکر کردم حالا که آروم نشسته و سرش گرمه منم برم و به کارام برسم. رفتم تو آشپزخونه و مشغول کار شدم.

وقتی کارم توم شد، اومدم یه سری بهش بزنم که با صحنه وحشتناکی روبرو شدم. تو تمام این مدت دخترم به جای دفترش، داشته روی در و دیوار اتاقش نقاشی می کرده!

منفجر شدم و شروع کردم به جیغ و داد. خم شده بودم و داد می زدم و تند و تند دستام رو تکون می دادم. حسابی که دعواش کردم، رفتم آشپزخونه و هر چی مواد شوینده و دستمال داشتیم آوردم و مشغول پاک کردن دیوار شدم. تند تند و با عصبانیت دستمال رو روی دیوار می کشیدم و همینطور هم به دعوا کردن دخترم ادامه می دادم. 

فایده ای نداشت، ماژیک ها پاک نمی شدند. 

نشستم روی زمین و به دیوار نگاه کردم. چندتا گل کشیده بود. خورشید و ابرهم کشیده بود، کنار تختش هم یه دختر کشیده بود که داشت می خندید. خیلی قشنگ نقاشی کرده بود.

برگشتم و به دخترم نگاه کردم که کنار در اتاق کز کرده بود و با چشم های خیسش منو نگاه می کرد. تا نگاش کردم اومد و چسبید به من. 


خدایا! من اشتباه کرده بودم. 


اون روز دوتا تصمیم مهم گرفتم : 

اولیش اینکه ماژیک ها، مداد شمعی ها و مداد رنگی ها رو بالای کمد گذاشتم که تو دسترس دخترم نباشه. هر روز یه ساعت با همدیگه نقاشی می کردیم و بعد اونا رو جمع می کردیم و میذاشتیم سر جاش.

دومیش هم این بود که روز های جمعه رو «روز جهانی نقاشی روی دیوار» اعلام کردم. جمعه ها من و دخترم می رفتیم توی حمام و با رنگ های قابل شستشو (رنگ انگشتی) روی دیوارها و زمین و حتی روی دست و پامون نقاشی می کردیم و بعد هم با آب می شستیمشون و یه دوش هم می گرفتیم و می اومدیم بیرون.


هنوز هم اون نقاشی روی دیوار هست. هر وقت نگاش میکنم یادم میاد که در رفتار با بچه ها باید به دوتا چیز دقت کنم:

 1. پیشگیری از بروز یه رفتار نا مناسب

 2. پیدا کردن به جایگزین مناسب برای اون رفتار

با کودکان جر و بحث نکنید

بعضی از بچه ها از طریق بگو مگو، پدر و مادرشون رو کنترل می کنند. اونا ساعت ها درباره یک موضوع بحث می کنند و به هیچ صراطی هم مستقیم نیستند.

در این حالت برای بچه دلیل منطقی نیارید و سعی نکنید قانعش کنید، چون اصلا به دنبال استدلال نیست. فقط می خواد شما رو تو بازی جر و بحث گیر بندازه و از این طریق توجه شما رو به خودش معطوف کنه. آخرش هم معمولا با دعوا تموم و عصبانیت تموم می شه.

پس توی تله نیفتید

وقتی به بچه گفتید که «تلویزیون رو خاموش کن» و اون گفت «نه، من بازم می خوام کارتون ببینیم»، فقط یک بار براش توضیح بدید که «زمان تماشای تلویزیون تموم شده، اگه بیشتر از این تماشا کنی، برای چشمات خوب نیست».

اگه شروع به جر و بحث کرد و گفت : «دوستام از صبح تا شب تلویزیون می بینند» یا «این حرف ها چرت و پرته» یا «من می خوام چشمام ضعیف بشه و عینک بزنم» یا «تو خیلی ظالمی و همش منو اذیت می کنی» و .... ، سریع بحث رو تموم کنید.

بهترین کار اینه که بهش یه پیشنهاد جالب بدید که نتونه ردش کنه: «نظرت چیه که  ... »  تو جای خالی می تونید کاری رو که دوست داره بگید مثلا با هم شطرنج بازی کنیم، پشت مامان سوار بشی، با بابا کشتی بگیری، یه بستنی خوشمزه بخوریم و .... یا با یه شوخی جالب حواسش رو پرت کنید : «شنیدم یه پسر کوچولو اینجاست که از جلوی تلویزیون پا نمیشه، می خواد غول تلویزیون بیاد و بخوردش، هو هو هو ... من غول تلویزیونم، الان می گیرمت» کمتر بچه ای می تونه مقاومت کنه و نخنده و فرار نکنه. حالا با خیال راحت تلویزیون رو خاموش کنید و کمی با بچه بازی کنید.

اگه بعد از این کارها، بچه هنوز اصرار داشت شما رو قانع کنه که حرفتون اشتباهه، بهش بگید که «حالا بیا بستنی مون رو بخوریم، عصر سر فرصت با هم درباره ش حرف می زنیم». عصر بشینید و کمی باهاش درباره موضوع صحبت کنید ولی باز هم خیلی طولانی بحث نکنید. اگه قانع نشد، ادامه حرف ها رو به بعد موکول کنید: «بهتره هردومون کمی درباره ش فکر کنیم. بعد دوباره صحبت می کنیم»

اوایل ممکنه اینطور رفتار کردن براتون سخت باشه، به خصوص اگه بچه تون به بگو مگو با شما عادت کرده و حاضر نیست کوتاه بیاد، ولی اگه بتونید خونسرد بمونید وعصبانی نشید، بعد از یه مدتی می بینید که رفتار بچه تون هم کم کم تغییر می کنه.

 

صمیمیت بین فرزندان
دعوا و اختلاف بین بچه ها همیشه هست و نمی شه صد در صد ازش پیشگیری کرد. ولی نباید این اختلافات اونقدر زیاد بشه که جای دوستی و صمیمت بین اونا رو بگیره.

اگه بچه ها تون خیلی  با هم دعوا می کنند، احتمالا هنوز یاد نگرفتند که چطوری با هم بازی کنند. سعی کنید خودتون بیشتر باهاشون بازی کنید، اینطوری می تونید بازی کردن رو بهشون یاد بدید.

مثلا می تونید شما خاله بشید و بچه بزرگتر مامان بشه و بچه کوچکتر هم نی نی باشه. یا بچه بزرگ تر معلم بشه و شما و بچه کوچکتر شاگرد باشید. اینطوری بچه ها یاد می گیرند که در نبود شما هم بتونند همین بازی ها رو با هم بکنند. بچه ها وقتی با هم همبازی میشن، صمیمیت بیشتری بینشون ایجاد می شه و کمتر با هم دعوا می کنند.

البته این نکته مهم رو هم یادمون باشه که مبادا با توجه بیش از حد به یکی از بچه ها، باعث حسادت اون یکی بشیم. حتی اگه فکر می کنید که یکی از اونا مظلوم واقع شده و می خواید ازش حمایت کنید. با این اشتباه شما، هیچوقت صمیمیت بین اونها به وجود نمیاد و همیشه برای جلب توجه شما با هم رقابت می کنند.

در این شرایط معمولا بچه بزرگتر با اذیت کردن بچه کوچک تر توجه شما رو جلب می کنه و بچه کوچک تر هم با گریه و زاری سعی می کنه حمایت شما رو به دست بیاره.

مدرسه دولتی یا غیر انتفاعی

این روزها که موقع ثبت نام مدارسه، خیلی از والدین سوال می کنند که بهتره بچه شون رو مدرسه غیر انتفاعی ثبت نام کنند یا مدرسه دولتی ؟

به نظر می رسه هر کدوم اینها شرایطی داره که بعضیش می تونه مفید باشه و بعضی دیگه نه.

مثلا در مدارس غیر انتفاعی، معمولا کلاس ها خلوت تره و به بچه ها بیشتر توجه میشه و باهاشون بیشتر کار می کنند. معمولا بچه هایی که مدرسه  غیرانتفاعی می رن، تو خونه کمتر نیاز به تمرین دارند و بیشتر درس رو توی مدرسه یاد می گیرند.

ولی این مشکل هم هست که در این مدارس معمولا برای اینکه والدین راضی باشند، به بچه ها بیش از حد آسون می گیرند. هم از نظر درسی و هم از نظر اخلاقی. از طرف دیگه معمولا توی کلاس همه بچه ها از قشر متوسط به بالا هستند و بچه با سطح توقعی بیشتر از بچه های مدارس دولتی بزرگ میشه.

در مدارس دولتی معمولا کلاس ها پرجمعیت تر هستند و ممکنه معلم نتونه به همه بچه ها توجه کافی داشته باشه. اغلب لازمه که والدین هم در منزل با بچه تمرین کنند تا به خوبی مطلب رو یاد بگیره. این موضوع به خصوص برای بچه هایی که مشکل تمرکز دارند و یا بچه هایی که دچار اختلالات یاد گیری هستند و به توجه بیشتری نیاز دارند، یا والدینی که فرصت کافی برای تمرین با بچه رو ندارند، می تونه مشکل آفرین باشه.

ولی حسن این مدارس اینه که اولا هزینه زیادی رو به خانواده ها تحمیل نمی کنه. دوم اینکه به کسی بیش از حد ارفاق نمیشه و معمولا جدی تر از مدارس غیر انتفاعی با بچه ها برخورد می کنند و نظم و انضباط بیشتری دارند.

از طرف دیگه ، تو این مدارس  بچه هایی با سطح اقتصادی مختلف توی یک کلاس هستند و این بچه رو واقع بین تر میکنه.

البته این مطالبی که گفتم، خیلی کلی هستند و در مورد همه مدارس دولتی و یا غیرانتفاعی صدق نمی کنند.

در نهایت، شما پدر و مادر عزیز، با توجه به نکات بالا و بر اساس شرایط زندگی خودتون و ویژگی های فرزندتون می تونید تصمیم مناسب رو در این مورد بگیرند. 

گریه کودک موقع خداحافظی

اگه شما هم کودک زیر دوسال دارید، احتمالا این عکس براتون خیلی آشناست.

اکثر بچه های زیر دوسال، موقع جدا شدن از مادر گریه و بی قراری می کنند. گاهی اوقات مادرها برای اینکه جلوی گریه و بهانه گیری بچه رو بگیرند، سرش رو گرم می کنند وبعد یواشکی از خونه بیرون می رن. این روش خوبی نیست. اینطوری بچه همیشه نگرانه که نکنه حالا که من مشغول بازی هستم، مامان بی خبر بره.

بهتره وقتی کاملا آماده رفتن شدید، برید پیش بچه ببوسیدش و خیلی سریع باهاش خداحافظی کنید و برید. یادتون باشه که اگه بچه گریه کرد، نباید برگردید.

بعد از یه مدت بچه کاملا به این روال عادت می کنه و در ضمن به مادرش هم اعتماد  پیدا می کنه.

تربیت فرزند

وقتی بچه دار شدم فکر نمی کردم تو رفتار با بچه ام مشکلی داشته باشه چون یه عالمه کتاب روانشناسی کودک!!! خونده بودم و کاملا می دونستم که می خوام چه کار کنم.

ولی کم کم مشکلات به وجود اومد و من خیلی جاها به بن بست می خوردم. چرا روش های صحیح تربیتی من جواب نمی داد؟  اشتباه من کجا بود؟

تصمیم داشتم مادر قاطعی باشم برای همین طبق نوشته های تو کتاب ها شروع کردم به وضع قوانین و اجرای اونا. وقتی دخترم بهم می گفت: «بستنی می خوام»، خیلی محکم و جدی بهش می گفتم : «نه عزیزم، بستنی رومی تونی بعد از نهارت بخوری».  بعد اون شروع می کرد به جیغ و داد که «بستنی می خوام» . بازهم طبق اصول تربیتی از بی توجهی فعال استفاده می کردم و سر خودم رو به کاری گرم می کردم. ولی بچه آروم نمی شد و همینطور به جیغ زدن ادامه می داد و من هم عصبی می شدم و حتی گاهی سرش داد می زدم. و بعد به خاطر رفتار احمقانه ام خودمو لعنت می کردم.

کمی که گذشت متوجه اشتباهم شدم. همه روش های من درست بود ، فقط چاشنی محبت و خنده ش کم بود.

حالا دیگه اگه دخترم ازم بستنی بخواد، نمی گم «نه ، بعد از نهار باید بخوری»

به جاش می گم : «من یادم نمیاد کی نهار خوردیم که حالا بخوایم بستنی بخوریم؟» بعد دستم رو می .گذارم رو شکمم و می گم «اگه نهار خوردیم پس چرا شکمم خالیه؟ نکنه تو نهار منو خوردی؟ زود غذامو پس بده ...» و بعد با خنده دنبالش می رم و میگیرمش. اون هم متوجه شوخی من میشه و کلی می خنده و دیگه سراغ بستنی رو نمی گیره.

با این روش می تونیم وارد دنیای شاد بچه ها بشیم و اینطوری دیگه در مقابلمون جبهه گیری نمی کنند. ما هم می تونیم قوانین خودمون رو اجرا کنیم.

به قول شاعر:

چوب معلم ار بود زمزمه محبتی

جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را