بازی کردن، علاوه بر اینکه برای کودک یک نوع تفریح و سرگرمی است، روشی برای فکر کردن او هم هست. بچه ها هنگام بازی، هم لذت می برند و هم چیزهای تازه ای یاد می گیرند و هم دانسته های خود را تمرین می کنند. پس بازی در روند تحولی کودک نقش بسزایی دارد.
از سن شش ماهگی که شیرخوار جغجغه اش را به دهان می برند تا آن را بشناسد، تا دوسالگی که سعی می کند میله ای را در سوراخی فرو ببرد و در چهارسالگی که در دنیای خیالی خود غرق می شود، بازی نقش مهمی در شناخت او از دنیای اطرافش دارد، ضمن آنکه باعث تفریح و سرگرمی کودک هم می شود.
اگر کودک فرصت کافی برای بازی کردن نداشته باشد، کسل و بدخلق می شود و علاوه بر این فرصت یادگیری را هم از دست می دهد. توجه داشته باشید که منظور ما فقط بازی های آموزشی نیست بلکه تمام بازی ها، می توانند در آموزش کودک نقش داشته باشند.
برای مثال در بازی فوتبال، کودک هماهنگی بدنی و سایر مهارت های حرکتی را تمرین کرده و می آموزد. بازی هایی مثل جورچین یا شطرنج می توانند تمرکز و دقت کودک را تقویت کنند و به کودک کمک کنند تا در مهدکودک آرام بنشیند و به حرف های معلم توجه کافی داشته باشد. بازی های تخیلی مثل «بیا خیال کنیم که ...» قدرت تخیل کودک را به میزان قابل ملاحظه ای پرورش می دهد. نقاشی کردن و رنگ آمیزی روش های بسیار مناسبی برای بروز خلاقیت کودک هستند و او با نقاشی کردن، استفاده از دستهایش را برای انجام کارهای ظریف فرا خواهد گرفت. لازم است که گاهی نیز به او اجازه دهیم که با انگشتان خود نقاشی کند.
به هر حال باید به خاطر داشته باشیم که بچه ها به بازی کردن نیاز دارند و خیلی خوب است اگر شما هم گاهی وارد دنیای کودکانه آنها شده و با آنها بازی کنید.